سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : حسین رحمانی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

بـاران گـریه‌های شـبانه که پـا گرفت            دست مرا دوباره جوادُ الرِّضا گرفت

یادش بخیر تا که رسـیدم به کاظـمین            از چشم من دو مرتبه گنبدْ نما گرفت


گـفـتم سلام حضرت احـسان بی‌کران            در سایه‌سار مهـر تو دیدم دعا گرفت

فرصت برای عرض حوائج نمی‌دهی            چیزی نگفته حاجت خود را گدا گرفت

آه ای جـوان آل عـلـی روضـۀ تـو را            باید که از مـدیـنه و از کـربلا گرفت

مانند مـادرت به زمین خورده‌ای اگر            زهر جفا رسید و توان از شما گرفت

صورت مکش به خاک زمین، نور عالمین            از موی خاکی‌ات دل عرش خدا گرفت

فریاد العـطش که کشیدی تو از جگر            با سوز ناله‌ات همه عالم عـزا گرفت

هی دست و پا زدی وسط حجره‌ات فقط            مـادر بخـاطـرت دم واغـربـتا گـرفت

از آه و ناله‌ات شده این حجره کـربلا            گفتی حسین و گریه امان تو را گرفت

ذکرش خدا خدا؛ که همان دم سنان رسید            با نیزه راه صحبت او را چرا گرفت؟

والشِّمرُ جالسٌ؛ سر او را ز پیکـرش            با ضربه‌های خنجر کند از قفا گرفت

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر تغییر داده شد؛ لازم به ذکر است داستان هایی خنده، رقص و هلهله کردن اُم فضل و دیگر کنیزان در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است؛ اتفاقاً در روایات معتبر کتب عيون المعجزات ص ۱۲۹، اثبات الوصیه ص ۲۱۹، دلائل الأمامیه ص ۳۹۵، بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۶؛ جلاءالعیون ص ۹۶۷، منتهی الآمال ص ۱۸۰۴، مقتل معصومین ج ۳ ص ۴۷۹ و ... اشاره بر گریه کردن اُم الفضل ملعونه بعد از مسموم کردن امام جواد عليه‌السلام شده است، لازم به ذکر است داستان هایی همچون موضوع به پشت بام بردن بدن مطهر امام جواد علیه السلام  ، و .... انداختن بدن مطهر از پشت بام به زمین و سه روز ماندن بدن مطهر امام علیه السلام در زیر آفتاب در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



هی دست و پا زدی وسط هلهله؛ فقط            مـادر بخـاطـرت دم واغـربـتا گـرفت